بد خوابی
کوچولوی نازم امشب نمی دونم چه مشکلی داشتی تا صبح داشتی گریه میکردی ، منو بابایی هم هر کاری می کردیم نمی تونستیم آرومت کنیم تا اینکه بالاخره ساعت 5 صبح بابایی موفق شد بخوابوندت، بیچاره بابایی مهربون تا شما خوابیدی اونم از خستگی بی هوش شد، باز جایه شکرش باقیه که فردا بابایی نمی خواد بره اداره وگرنه تو اداره کشته می شد از بی خوابی، الان دو تایی تون تو هال خوابیدین، منم دیگه می خوام برم بخوابم. برای شما و با با جونتون همیشه آروم ترین و راحت ترین خواب ها رو آرزو می کنم شب بخیر یا بهتره بگم صبح بخیر ...
نویسنده :
مامی
6:25
یک ماهگی دختر خوشگلم
الهی قربونت برم مامانی دو روز پیش یک ماهه شدی، برای کنترل بردمت پیش آقای دکتر ، قدت 57 بود وزنتم 4.800 ( از موقع تولدت 1.400 بیشتر شدی ) دیگه داری تپل مپل میشی مامان جـــون الهی من قربون قد و بالات برم خانومی ، راستی امشب خاله جونت زحمت کشیدن یه کتاب در مورد ماساژ نوزاد برام خریدن، از فردا که خوندمش و یاد گرفتم هر روز ماساژت می دم دختر گلـــم، آخه شما الان خیلی کوچولویی همش به پشت خوابیدی خسته می شی نانازم  ...
نویسنده :
مامی
3:27